تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

زندگی و خاطراتش

بنظرم هرکسی که خاطراتش رو می نویسه 100 هیچ از بقیه جلوست!

لابه لای خاطراتی که می نویسیم لایه هایی از وجودمون قرار دارند که حافظه ما قادر به حفظ همه اونها نیست...

در این حد که گاهی از خوندن خاطراتم شوکه میشم!

یا گاهی جواب سوالهایی رو که مدتها ذهنم رو درگیر کردن پیدا می کنم!

راستش دلم میخاست میتونستم همههه چی رو بنویسم اما متاسفانه وقت نمیکنم!

مثلا دلم میخاست تمام جملاتی رو که از دانشجوها میشنیدم ثبت می کردم،

دلم میخاست میتونستم لحن صدای "خسته نباشید" گفتنشون رو بعد از امتحانی که بنظرشون دشوار بوده ضبط کنم،

دلم میخاست حسی رو که بعد از شنیدن "استاد شمااا یادتون بره؟؟! عمرااا!" (با خنده)،  بهم دست می ده تو یه شیشه نگه دارم و هر از چند گاهی درش رو بردارم و یه نفس عمیق ازش استشمام کنم!

دلم میخاست همه حرفهای طنز همسر رو که باعث میشه چند دقیقه ماهیتابه تو دستم بمونه و  بخندم، با صوت ضبط کنم و هروقت دلم گرفت گوش کنم و دلم باز شه!

دلم میخاست این حس عجیب خوش شانسی رو  که بهترین رفیقم همسرمه مثل یه نور پرنور نگه دارم که هروقت وارد دوران تاریکی شدم تو دلم روشنش کنم...

اما

زندگی میگذره...

یادمون میره...

تا می تونید بنویسید...


دوران تاریک؟؟؟؟

میتونم بشینم و به دردهام فکر کنم،

میتونم دراز بکشم و چشمام رو ببندم و اراده کنم که خوابم ببره،

میتونم فکر کنم یک قربانی هستم، یا نه، خودم مقصرم!

میتونم بشینم به یه نقطه خیره شم، یا نه، میتونم خودم رو تو فضای مجازی غرق کنم!

میتونم بخوابم و بخوابم و بخوابم، تکنیک من در برابر ناراحتی...

اما کار دارم، خیلی هم کار دارم، یه قولهایی دادم، به چند نفر و باید کار رو انجام بدم،

پس نه، نمیتونم بشینم و هیچ کاری نکنم،

یاد اون نقل قول عجیب و عزیز میفتم و به کار ادامه میدم:

"چه چیز باعث می شود برخی افراد گرچه ناراحت و یا ترسیده اند، تمایل به کار و فعالیت از خود نشان بدهند؟

چرا برخی افراد خاص قادرند موانعی عظیم را از پیش روی خود بردارند؟ آنها چطور می توانند در برابر آنچه که دیگران شکست می نامند بارها و بارها تحمل آورند؟

پاسخ: آنها آینده ای برای خود دارند که به مبارزه اش می ارزد، آینده ای که قطعا بدان دست می یابند..."


خرداد

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.