تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

چرایی

چند وقتیه که مثل قبل با انگیزه بیدار نمیشم و در واقع اصلا دلم هم نمیخواد که صبح زود بیدار شم،

و از اونجایی که این ذهن من نمیتونه بیکار بمونه درگیر این بود که چرا اینجوری شدم و باید ریشه یابی کنم تا حلش کنم،

امروز بعد از تحقیقات مفصل ذهن عزیزم به این نتیجه رسیده:

1. اهداف بلند مدتی برای خودت ترسیم نکردی، یا لااقل فراموششون کردی،

2. پروژه و کارهای اخیری که قبول کردی و داری انجام میدی گویی برای دیگران باشه و حس رشد فردی بهت نمیده،


و باز هم منی که بدون داشتن تصویر ذهنی از آینده نمیتونم پیش برم،

و منی که باااید برای خودم هم کاری انجام بدم و دقیقا بخاطر همین همیشه قصد یه مدرک دیگه رو داشتم، هرچند فعلا موفق به انجامش نشدم!

کارها رو تو تقویم مینویسم و با خودم میگم این کارها رو انجام بدی می تونی به کارهایی که دوستشون داری و در واقع صرفا برای دل خودت هستن برسی و وقت بذاری،

پس در هرصورت باید این کارها رو انجام بدی، معطل چی هستی؟؟؟


+روزهای تابستون با جلسات و تماس ها و کارهای بدون دانشجو میگذرن، شاید حتی یکی از علت های رخوت این روزهام این باشه که با دوستان جوان خودم نیستم،

تیر

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.