گاهی دلم میخاد مغزم مثل مغز مردها کار میکرد!
از این جنبه که میتونن مسائل مالی و کاری رو انقدر برای خودشون بزرگ کنن که بقیه مسائل کاملااا بی اهمیت بشن،
گاهی مسائل احساسی انقدر براشون کمرنگ میشه که حتی لحظه ای بهش فکر نمیکنن...
جالبه که اکوردینگ تو مای سیستر، در محور احساسی و منطقی بودن و مثل مردها بودن من در انتهای محور سمت خانم ها هستم و درست نزدیک قسمتی از محور که به مردها نزدیکم،
اما خودم حس میکنم اصلا دنیاشون یه فضایی داره که ما نمیتونیم درک کنیم!
نمیدونم و نمیخام بگم کدوم بهتریم، شایدم اصلا نمیشه گفت،
اما گاهی دلم میخاد میتونستم برای یک ساعت، همههه، همهههههه رو از مغزم پاک کنم ، به هیشکی، و به احساسات هیشکی اهمیت ندم،
و صرفاااااا به خودم فکر کنم و ساعتی رو در آرامش بگذرونم...
مغزم داره میترکه...