تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

راس میگن

راس میگن که بعضی وقتها چاره ای به جز قوی بودن نداری!!

کار دیگه ای نمیشه انجام داد...

امروز صبح فکر کردم که همههه مشکلاتی دارن، مگه داریم کسی که مشکل نداره، پس واقعا هنر واقعی در اینه که با وجود همههه این کشمکش های زندگی از همین زندگی لذت ببری.

چای دم کردم، تو چای م یه قاشق عسل ریختم و از همین طعم و از صبحونه م لذت بردم...

شب تو توالی ذهنیم که چطور شد به این نقطه رسیدم انقدررر هر اتفاق و تصمیمی منوط به اتفاق و تصمیم قبلیش میشد که فک کنم ۳ سال به عقب برگشتم و به این نتیجه رسیدم که نمیدونم چی شد!

نه اینکه از اینجایی که هستم ناراضی باشم نه، صرفا جست و‌جو بود.

ااماااا درنهایت تصمیمی که گرفتم این بود،

کل گذشته‌، کل اتفاقاتی که افتاده ، کل آدمهایی رو که میشناختم و دیگه نمیشناسم و نمیخام بشناسم،  یکجاااا همینجا زیر خاک دفن کردم...

همه روو....

 I won't be crippled by anything in the past

++بعد از مدتهااا به دوست امریکاییم پی ام دادم، منتظر بودم واتساپ م کار کنه که نکرد چون عموما اونجا در تماس بودیم، تلگرام پی ام دادم ک اینجا در تماس باشیم و واتساپم کار نمیکنه. کلییییییی ذوق کرد و نوشت بعد از مدتها لبخند رو لبام نشوندی و همین حرفش باعث شد منم لبخند بزنم... داشتم فکر میکردم دوستی مون ۳ ساله شد. اینبار بیاد ترکیه حتمااا میرم میبینمش، ایشالاااا.


یادتون باشه، منتظر اتفاقات فوق العاده و پیچیده نباشید.لذت زندگی تو همین لحظات و اتفاقات کوچولو و قشنگه...

مثل همین کاپوچینویی که گرفتم و نشستم بخونم و برای امتحان شفاهی اسپانیایی آماده شم :)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد