مامان گفت شنبه که تنهاییم، بریم خرید،
گفتم نهههه! برای شنبه م برنامه ریختم!
گفت چه برنامه ای؟
گفتم بالاخره با یکی بیرون خواهم بود دیگه...
نیم ساعت بعد،
مامان: شنبه با دوست های دخترت بریا بیرون،
با پسر جماعت نری...
من: :| مثلا کیییییییی؟ (چنان خودش را به آن راه زده است که انگار هیچ دوست مذکری ندارد!)
واقعا چرا مادرها در عرض یک ثانیه کل وجودت رو میخونن؟؟؟؟ و چرا اینقدر شناختشون ازت محکم و قویه؟؟؟