باید تکرار کنم که هر کاری اولش سخته، یادآوری میکنم که اولین مقاله رو چقدر با مشقت نوشتم و چقدر زمان برد، ولی بعدش چقدر راحت شد.
یه پیجی فالو میکردم که بعد فهمیدم ایشونم رو رساله یا تز کار میکنه و انگیزه میده و....از دیشب همش پست هاش رو نیگا میکنم و به این فک میکنم که تنها نیستیم، بخصوص تو این دوران که دیگه اکثرا همه تو خونه کار میکنن و همه مون یه جوری گیریم.
خلاصه خیلی انگیزه گرفتم. این مرحله اولش.
فقط خیلی دوست داشتم میتونستم از های لایتر و مداد و خودکار رنگی استفاده کنم و یکم هیجان انگیز کنم این برهه رو. اما تجربه ثابت کرده یادداشت های دستی که تایپ شده نباشن وقتم رو میگیرن و دوباره کاری میشه. این نیاز رنگی پنگی م رو باید روی همون هدف مطالعه کتب رشته م ارضا کنم.
دیروز چند صفحه ای نوشتم و اینم حالم رو خوب کرد. جالبه که کلاسهای کانون رو خیلی کم کردم یکم ناراحت بودم اما همسر گفت ولش کن کار تو اینه که رساله ت رو تموم کنی.خیلی حرفش چسبید
یادم باشه که در کنار سختی هایی که این روزها داره، قشنگی هاش بیشتره.
++راستی 20 اردیبهشت چه خبر بود؟؟من 95 بازدید کننده و 97 بازدید داشتم تو یه روز! سلام به همه خموش ها.
+++اصلااا فکرشم نمیکردم کارکردن رو خود رساله اینقدر سخت باشه. در طول مدت کار رو مقالات فک میکردم سختی کار تموم شده. عمیقا اشتباه میکردم. هر مرحله سختی خودش رو داره. خدایاا!
ربی یسر و لا تعسر لطفااا.