از کلاس برگشتیم و من دراز میکشم رو تخت، همسر میپرسه مردم چه مقدار از زندگیشون رو تو خواب میگذرونن؟ یک سوم؟بعد میخنده میگه برای تو یک و نیم سومه، بعد باز میخنده و میگه خب یعنی یک دوم!! چراغم خاموش میکنه و میره و منم دو دیقه بعد پا میشم و میرم شام آماده کنم.
نمیدونم شما هم اینگونه هستید یا نه که فصل زمستون همش خوابتون میاد؟من قبلا فک میکردم بهار اینطوری میشم و بخاطر گرده گل ها کم کم حساسیتم شروع میشه و اون خواب آلودگی میاره، اما میبینم زمستون هم خواب آلود هستم.
دیروز دوستم پیغام داد و از یه موقعیت احتمالی شغلی دیگه در آینده خبر داد و تلاش کرد انگیزه بده که من سریعتر کار کنم و مقاله دومم رو هم سابمیت کنم و سریع دفاع کنم. بهم گفت دیگه فیلم نبین و کتاب نخون و ....کارهای خونه رو بیخیال شو :))) گفتنش خیلی راحته، فیلم کمتر میبینم انصافا. اما وقتم رو جاهای دیگه تلف میکنم. گفت نرو کانون که نمیشهه واقعا. و گفت تفریح لازمه اما فعلا یه مدت فقط تمرکز کن. راس میگه بعدا پشیمون میشم بخاطر اهمال.
اولین اقدامم پاک کردن اینستا از گوشیم بود واقعا الان وقت این چیزها نیست. دومین تصمیمم به سریع انجام دادن همه چی بود، یعنی دیگه کارها رو بهونه نکنم که از مقاله دور بمونم. از همسر خواستم کمکم کنه خندید گفت کمک من اینه که بگم مته به خشخاش نذار و خیلی به دومی گیر نده و سریع بفرست.
انگیزه دارم اما صبح که بیدار میشم خواب آلو هستم، ظهر نهار و بعدشم کلاس. شب هم بسیار خسته! نمیدونم فشار کاری انرژیم رو میگیره، یا واقعا خسته میشم؟یعنی گاها حس میکنم از نظر روحی کم میارم نه جسمی.
امیدوارم راه حلی برای مشکل نیاز به خواب پیدا کنم.
خانمی را میشناختم که میگفت ترتیب عشق من به این شکله :
1- بچه ها 2- خواب 3- شوهر ! گاهی هم مورد 1 با 2 جاشون عوض میشه ولی شماره 3 همیشه شماره 3 میمونه !
***
توصیه میکنم اگر میخوای در هر زمینه ای به نتیجه برسی ، سمت افراط و تندروی نری ، اینکه یکباره تمام لذتهای زندگی را کنار بذاری و به درس یا مسئله دیگه بپردازی مطمئن باش نتیجه عکس میگیری.
همیشه به تعادل فکر کن ، چه در خواب ! چه در بیداری.
خیلی خوب بود، خواب و بچه ها بعد همسر.
آخه میدونید من تصمیم به ترک لذات میگیرم اما همین الآن یه قسمت از سریالم رو دیدم، من وقتی تصمیم میگیرم یعنی تفریح روکم میکنم، صفر نمیشه که.
ممنونم، چشم متعادل می مونم