وقفه 2 هفته ای در کارهامون ایجاد شد! یکی به علت تفکرات پدر پیرامون خرید فرش و تحقیقات میدانیش+ فوت عمه ام!!
من دیگه چیزی نخریدم و همش در حد انتخاب و ......همسری هم یکم سرعتش رو آورد پایین اما با این حال کلی کار مونده و واااااااااای!!
در عوض من از فرصت استفاده کردم ورقه های فراوان دانشجوها رو تصحیح کردم امروز 3 سری نمره وارد کردم تو سایت!
دیروزم فاینال که گرفتیم همونجا کارنامه ها رو نوشتم و دادم به همسری و کاری برای خونه نموند.
کاغذ دیواری انتخاب کردیم اما پرده رو نتونستیم انتخاب کنیم! و لوستر! سخته واقعا! حساسیت من برای متفاوت بودن به همسر هم سرایت کرده و حالا هرجا هر خونه ای هرچی میبینیم از گزینه ها حذف میشه چون مختص ما نمیشه!!
یه دور جر و بحث داشتیم و بعدش برای آخرین امتحان دانشگاه دوری که میرم با همسری رفتم که کتابها و ورقه ها رو با ماشینش بیارم، یک مکالمه مصالحت آمیز و گفتگوی فوق العاده باهم داشتیم! یه چیزی گفت! خیلییییی رک گفتم من ازدواج نکردن رو یک گزینه قوی داشتم! بنابراین هیییییچ برنامه ریزی قبلی برای ازدواج نداشتم!! و بعدش بهش گفتم من چشم بسته انتخابت نکردم و قشنگ فکرامو کردم و همونطور که خودش گفته بود وقت گذاشتم و شناختمش!
کلی احساسات قشنگ بهم دادیم و وقتی من رو رسوند خونه و بعد نیم ساعت میخواستم برم اس بدم که دوستت دارم، دیدم اس اومد که دوستت دارم!! تلپاتیییییی
عمه ام در شهری در یک استان بسیار دور فوت شده و اینجا هم میخوایم مراسم بگیریم. مراسم بگذره سریع میفتم رو خط خریدها که خیالمون راحت شه و من یکم به رساله بیچاره م برسم!! و بعد 2 هفته اینا بریم سر خونه زندگیمون. این وقفه شاید همسر رو ناراحت کرد اما من یکم خوشحالم، گویا که 100% آمادگی نداشتم و حالا دارم قوی میشم برای این تغییر.
+یه دنیا فیلم و سریال دانلود کردم!!!!!!!
لغت بارزی که از فیلمهای پلیسی یاد میگیری:
autopsy
کالبد شکافی!!!!!!!!
خدا رحمتشون کنه
می دونی وقتی که یه ناراحتی پیش میاد و در موردش صحبت میکنید اون مشکل حل میشه و دیگه ازش عبور میکنید
ولی اگه حرفی زده نشه رو هم جمع میشه و مشکلات بعدی و به وجود میاره
چقدر خوبه این کارو انجام میدین
زندگیت پر از لحظه های خوش دوست من
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه.
امیدوارم این حالت و این کارمون همیشگی باشه.
تو هم شاد باشی عزیزم