تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

اژدهای درون

من یه اژدهای درون دارم که گاهی، به ندرت، نمیدونم شایدم گاهی، سربیرون میاره و با آتیشی که داره  اون کسی رو که بهم گیر میده میسوزونه!

اخیرا در کنترل این اژدها خیلی موفق بوده ام!

اما نمیدونم شمام این حس رو دارید یا نه،

حس میکنم وقتی سربیرون نمیاره، در واقع داره درون خودم رو میسوزونه!!

وقتی یه تراما تجربه میکنید عکس العمل شما چیه؟؟

غصه میخورید؟گریه میکنید؟بیخیالید و فراموشش میکنید و بعد چند سال اثرش نمایان میشه؟

عصبی میشید و به همه میپرید؟

با همه دعوا میکنید؟

من از اون دسته هستم که عصبی میشم،

و شاید تصمیمات آنی بگیرم...

و داشتم دنبال راه حلی میگشتم که بتونم یه جور دیگه هندلش کنم...

اگه راه حلی دارید متشکر میشم.

نظرات 2 + ارسال نظر
رضا سه‌شنبه 16 اسفند 1401 ساعت 23:11 http://rezablogger.blogsky.com

منم خیلی زود رنج ام اما سعی میکنم عصبانی نشون ندم خودم رو. فکر کنم علتش همین پرفکشنیست بودن باشه. هر بار عصبانی شدم ولی خیلی بد عصبانی شدم و خیلی ها میترسن از عصبانیتم. یک متولد مرداد!
تنها چیزی که به کنترل این اژدهای درون کمک کردن تغییر دادن دیدگاه و گذشت عمر بوده حالا دیگه مثل قدیمها سر هر چیزی عصبی نمیشم.

متولدین مرداد خیلیییی خوبن من خیلی دوستشون دارم.
و برام جالبه که میتونید کنترلش کنید چون خیلیا نمیتونن.
منم طبیعتا سر هرچیزی عصبی نمیشم، اما وقتی یه چیزی مهم باشه، قاطی میکنم، البته به قول شما گذر زمان باعث شده بیشتر متمایل بشم به مود دپرس، تا عصبی و پرخاشگر...

یونا جمعه 5 اسفند 1401 ساعت 16:03

تو نباید از اینکه اژدهات گهگاهی دیگران رو میسوزونه ناراحت باشی. بنظرم باید خودتو خالی کنی... آدم باید واسه ادامه دادن بارای اضافی رو بریزه دور. اما منظورم این نیست که اجازه بدی همیشه اژدهات بیاد بیرون و برای خودش پرسه بزنه فقط وقتایی که حس میکنی گرماش خیلی داره اذیتت میکنه بزار بیاد بیرون.
اژدهای من هم گهگاهی ظاهر میشه؛ اما اگه ظاهر بشه همه چی رو نابود میکنه...ولی به هرحال باید بیرون بیاد وگرنه خودمو نابود میکنه. معمولا اینجور مواقع از یاد خدا کمک میگیرم و ازش میخوام آرومم کنه تا اژدهام بیشتر از این خرابکای نکنه
موفق باشی:)

مرسی دوست عزیز.
آخه یه مساله ای که هست اینه که وقتی اژدها میاد بیرون و بعضی افراد رو میسوزونه بعدش عذاب وجدان میگیرم و در واقع دردی به دردهام اضافه میشه. بخاطر همینه که اخیرا اژدهام رو افسرده کردم و بیشتر تو غار می مونه و غصه میخوره تا اینکه بیاد و با خشم بسوزونه.
کمک گرفتن از خدا اگه اون لحظه یادمون باشه که فوق العاده ست...
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد