تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

نه

نه! چند روز اخیر برای من اصلا خوب نبوده.

اولش یکم، خیلیییی کم سرفه داشتم و قفسه سینه م درد میکرد، و چون دیروزش خونه مامان اینا بودیم استرس شدیییییید اومد که اگههه اگه مریض باشم و به مامان اینا سرایت داده باشیم!!

بعدش دیدم نه خیر، سرفه کامل قطع شد اما من درد دارم از پشت، دنده های پشت سمت چپ، یه شب اصلا نخوابیدیم، چون وقتی دراز میکشیدم بدتر میشد، رفتیم کلینیک!!!!!!!!!!!!!!! هیشکی نبود خدا رو شکر اما دکتر خیلی جوون بود و اصلا بهم نزدیک نشد، گفت عصبیه! از استرس و اینا. همینکه دید تب ندارم خیالش راحت شد و برام داروی آرام بخش نوشت که اصلا حتی نخریدیم! بعدش با بابا صحبت کردم و از اونجایی که اخیرا خوابم خیلی بهم خورده بود و پیاز و ترشی و اینا هم خورده بودم بابا حدس زد که معده باشه و منم تو نت سرچ کردم دیدم بعله درد معده میزنه پشت و ....خلاصه دارو خریدیم و بعدشم یکی از فامیلامون که دکتر خوبیه مسکن تجویز کرد رفتیم مامان آمپول رو زد و من یکمممممم خوابیدم!

باورتون نمیشه چند روز قبل این ماجرا یه لحظه یادم افتاد نمازم مونده گفتم وای نمازم مونده، همسر با خنده گفت ناشکری نکن، یه هو دیدی فردا یه مرضی اومد حتی نتونستیم دولا راست شیم! بعد خندیدم! حالا من در حسرت راحت بدون درد دراز کشیدن مونده بودم! واقعا خب هرکی مریضه دراز میکشه دیگه نه؟مگه نه؟اما من درد داشتم و با دراز کشیدن بدترم میشد! خیلی حال بدی بودااا. یه ذره میخواستم خم شم درد داشتم. فقط برای آمپول که به زور دراز کشیدم یه حالت آروم پیدا کردم دیگه گفتم مامان شب بخییییییر! مامان پرسید چراغ رو خاموش کنم؟گفتم آره، همسرم رو تحویل بگیرید تا بیدار شم. خندید گفت باشه و رفت.

باز دیشبم خوب نخوابیدما! اما با کلی صلوات خوابم برد خدا رو شکر.صلوات تنها چیزی بود که اون لحظه به ذهنم رسید.

حالا فقط به یه پهلو میتونم بخوابم و بعد غذا حالم بد میشه. تقصیر خودمه، کلی نشستم فکر و خیال کردم (ضمیر ناخودآگاه من هم که خدای استرس مخفی!) و برنامه خوابم رو دیر تنظیم کردم و پیاااااز دشمن معده خوردم و ......

خلاصه خواستم به اطلاعتون برسونم اوضاع از اینی هم که هست میتونه بدتر باشه! هنوز جای شکر باقیست!

نظرات 1 + ارسال نظر
پرستش پنج‌شنبه 7 فروردین 1399 ساعت 21:21 http://Parastesh18.blog.ir/

ماهی جان توروخدا بیشتر مواظب باش !

چشم فدات شم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد