تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

روزها

اینروزها گاهی برای لحظاتی فراموش میکنم که یه هدف بزرگ دارم و فراموش میکنم یه کار و مسئولیت بزرگتر دارم و دلم میخواد یه عالمه کتاب سفارش بدم و بشینم فقططططط کتاب بخونم و فیلم ببینم! هئییییییییییی. درسته کتاب خوندنم اصلا قطع نشده و خب در عرض 9 روز کتابی رو که دستم بود تموم کردم و آخرین شماره سری رو هم دارم میخونم زودتر تموم کنم، اما دلم بیشتر میخواهد، از همه چی!

دیشب نشستیم بازی بارسا و رئال رو دیدیم و خوشبختانه رئال برد و من خوشحال شدم.

دیروز به استادم پیغام دادم که قسمت نتایج تموم شد بفرستم یا نه گفت اوکی!!! و من خودم تفسیر به "بله بفرست" کردم و فرستادم!!

بعد دیگه حس و حال کار رو مقاله یکم کم شده. الآن همسر رفته خرید! بیاد ناهار بخوریم یکم بخوابیم. بعدش شاید نشستم دیسکاشن رو نوشتم. شاااید.

خیلی حس تعطیلات عید و رخوتش اومده متاسفانهههههه! باید ننه سرما بمونه که من بتونم کار کنم!!

++بعد ناهار کمی خوابیدیم و انرژی گرفتم و شروع به کار رو مقاله کردم.

بعد رفتم ببینم اون ژورنال میانگین تایم پاسخگوییش چند هفته ست که دیدم نوشته 4 هفته نتیجه اولیه، 8 هفته نتیجه نهایی که خالی بندی میباشد! چون من دیدم که اون بغل مقالات که تاریخ سابمیت و اکسپتنس رو مینویسه 7 ماه کمترین تایمی بود که دیدم. حالا اما با تصور پاسخگویی سریعشون و اینکه من بتونم سریع دفاع کنم شعف عجیبی کل سلول های بدنم رو فرا گرفت و اجازه دادم تصوراتم تا دفاع و بعدش پیش بره.

هرروز سه بار اینا چک میکنم ببینم از حالت under review به حالت decision in progress  تغییر یافته یا خیر.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد