تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

تولدم

امروز تولدمههه! هورررا. هرچند من یه هفته رو هفته تولدم اعلام کردم و از 3 شنبه تولد داشتیم و تا هفته بعد دوشنبه میخوام از این حس عالی لذت ببرم و لحظه لحظه ش رو حس کنم.

یه کوچولو سرماخوردگی دارم که اصلا مهم نیست، ناهار میریم باغ خاله اینا و جشن میگیریم باهم.

امروز حسااابی کار دارم چون از فردا کلاسهای دانشگاه شروع میشه و وقتم کمه، شاگرد خصوصیم گفت نمیتونه بیاد، منم لوبیا ها رو گذاشتم بپزه و هویج ها رو شستم سرخ کنم فریز کنم، سرویس بهداشتی رو باید بشورم و دوش بگیرم و حاضر شم که بریم. این وسط وسط ها شاید یکم درس خوندم. همسر خیلی بهم انگیزه میده میگه این آزمون رو قبول شو کلی فرصتها برامون فراهم میشه، خودش قبول شده الآنم داره نونش رو میخوره، میخوریم.

همسر اصرار کرد اینستاگرامم رو فعلا پاک کنم تا این دو سه ماهه وقتم رو نگیره، کاملا دیده که من معتادم، منم به حرفش احترام گذاشتم و امشب که تولد تموم شد پاکش میکنم، دیشب میخواستم پاک کنم فک کردم تولدم بگذره بعد چون ذاتا امروز نمیتونم زیاد مطالعه داشته باشم.

چون با همسر مسیر دانشگاه رو خواهیم رفت و برگردیم خیلیی حالم بهتره و نگاهم به کلاسها مثبته، چون معمولا مسیر من رو خسته میکنه.

کلاسهای کانون هم که شروع شده و فعلا این 4 تا خوب بودن تا ببینیم بعدی چطوره.

ویدیو آهنگ oh baby baby بریتنی رو دانلود کردم خاطره ها داریم با این آهنگ. بعد یادم افتاد وقتی کلاس زبان میرفتم از جملات این آهنگ ها برای مثال های گرامر استفاده میکردم یادمه یه بار به مدرس آقامون گفتم I shouldn't have let you go :)))))) حتی چهره ش بعد این مثال من یادمه. بعد فک کردم چقدر فعال بودم و از این زبان آموزها بودم که هی همه چی رو میدونه و میپرسه و خب اینجوری شد که خیلی قوی شدم. من به انگلیسی فک میکردم یعنی سیستم مغزم انگلیسی شده بود! الآن خودم یه زبان آموز دارم اسمش ژیناست، اوه فک کنم از منم بهتره چون فیلم هم میبینه و ما خب اون موقع انقدر اینترنت نبود و بیشتر سی دی بود و دوبله و ...خلاصه با اینکه 15 سالشه عالیههه. و من هی تشویقش میکنم حتی بعد کلاس میاد سوال میپرسه من ناراحت نمیشم که تایم استراحتم داره میگذره. یادم باشه بهش بگم منم مثل خودش بودم....

+برم به کارهام برسمممم.

نظرات 2 + ارسال نظر
Zari چهارشنبه 1 آبان 1398 ساعت 00:30

سلام، یه سوال! تو همون ماهی سیاه کوچولو هستی که چند سال پیش مینوشت و دیگه یهو ننوشت؟ اسمش هنوز یادمه اما خب فکر کنم شاید درست نباشه اینجا بگم، یه نشونه دیگه اش اینکه تک بچه بود؛)) البته یادمه اون موقع دانشجوی لیسانس بود بنظر میرسه تو اون نباشی ! یه جورایی دوستش داشتم اون موقع ها
یه سوال دیگه، من برنامه ام هست برای تافل بخونم البته بتونم از دو ماه دیگه استارت بزنم چون الان یه پروژه و یه آزمون و یه مقاله فعلا دستم دارم، لطف میکنی یه برنامه درسی برا تافل خوندن بدهی! از رو پست هات فهمیدم خیلی سرت شلوغه هر وقت فرصت کردی، ممنونم. البته میدونم تو نت کلی منابع معرفی شده اما واقعا اعتقاد دارم یه منبع خوب را چند بار خوندن بهتر از چندین منبع خوندنه، مخصوصا جزوه های خاص

سلام. نهههه اون من نیستم، من اون نیستم، اون من نیست.
من یه ماهی کوچولوی شادم! اسمم ماهی نیست، اینجا مستعاره!
عزیز تافل چیزی نیست که یه برنامه کلی نوشت و به همه همون رو داد، سطح افراد متفاوت و نقاط قوت و ضعف متفاوتی دارن، بعضیا باید در کنار کتاب اصلی لغت زیاد بخونن، بعضیا گرامر، بعضیا رو نوشتار بعضیا رو صحبت کار کنن! هرکسی که میخواد تافل شرکت کنه منحصر به فرده.
بنظر من حضوری با یه مدرس خبره صحبت کن و لااقل 2 هفته یه بار یه جلسه باهاش کارکن، معتقدم خودخوانی در مورد زبان و یا مدرک گرفتن نمیتونه موفق باشه، داشته ام دوستانی که خودشون خوندن 80 به بالا نتونستن کسب کنن، چون کسی نبود ایراداتشون رو خوب برطرف کنه شما چطور میخوای صحبت کردنت رو تقویت کنی وقتی کسی نیست بگه ایراد کارت کجا بود؟
موفق باشید.

هستی شنبه 6 مهر 1398 ساعت 07:01

به به، تولدت مبارک. انشاالله همیشه شاد و سلامت و موفق باشی.
من هم نسبت به زبان اینطوری بودم. من هنوز گاهی به انگلیسی خواب میبینم

مرسی عزیزدلممم. زنده باشی. شما هم همینطوور.
عههه. خیلی خوبه زندگی هامون با انگلیسی گره خورده. البته من گاها شبف میکنم به فرانسوی که یکم تمرین شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد