تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

روشنایی

داشتم با خودم فک میکردم چقدر تو این چندوقته بزرگتر شدم! چقدر آروم تر شدم و چقدر عکس العمل هام آرومه و ایمپالسیو یا آنی نیست. کلی خوشحال شدم. جایی خونده بودم اگه خصوصیتی رو نداری و میخوای داشته باشی انقدر وانمود کن جزیی از وجودت بشه واقعا تو بعضی موارد جواب میده.

دیروز صبح با مامان رفتیم خرید، میخواستیم فنجون نعلبکی بخریم از چینی زرین اما نمیدونم چرا منصرف شدیم، مامان کلا دست به خریدش برای خودش داغونه. منم بیخیال شدم و یادم افتاد علاوه بر ماگ هایی که استفاده میکنیم برای صبحونه، و سرویس چای آرکوپالم، و سرویس چینی م، یه سرویسم مامان داده بهم که تو کابینت مشغول خاک خوریه، با خودم گفتم اگه زرنگی اونا رو استفاده کن اگه تنوع دلت میخواد. بنابراین یه سینی چوبی طرح سنتی با جعبه ست برای چای کیسه ای و نبات خریدیم.

عصرم بعد کلاس با همسر رفتیم گشتیم و شام خوردیم و ماسک مو خریدم نسبتا گرون اما امروز که زدم دیدم واقعاا ارزش داره. رنگ مو و دکلره به مو آسیب میزنه. حس خوبی بهم دست میده وقتی به پوست و موهام میرسم.

شدیدا برای این آزمون در راه انگیزه دارم و با اینکه با استادراهنمام حرف زدم و گفت لیست ژورنال میفرستم این ادیت ها رو رو مقاله اعمال کن و ژورنال انتخاب کن بفرست، من هروقت فرصت دارم، برای آزمون میخونم. یکی از دلایل این انگیزه نکات مثبت شغل جدیده که همششش همسرجون برام تکرارشون میکنه، یکیشم اینه که از همکارهای محل کار فعلیم راضی نیستم، یعنی فقط میخوام از اینجا دربیام بگم بای بااااااااااای! (ببینا باز انگیزه منفی قوی تره!!)

برای آخر شهریور نقشه مسافرت میکشیم اما نمیدونم با مامان هامون بریم یا تنهایی! هردو نکات مثبت و منفی دارن اما من بیشتر تنها رفتن رو دوست دارم میخوام خودمون باشیم و آروم.

از اینکه گاها از برنامه زندگیم و از شلوغیش راضی ام و باهاش کنار میام خیلی خرسندم! الآنم تو اون حالتم که خیلی راحت میگم خب این کار رو انجام میدی بعد این رو. کلا در را به روی استرس عزیز بسته ایییییییم. خدا رو شکر. باز هم ممنون همسر! البته تاثیرات دوش های متعدد هم هست :)))

خلاصه که باز هم بوی ماه مهر داره میاد و من شنگول شده ام عاشقتم مهر ماه عزیز. با اینکه خیلیییییی سرم شلوغ میشه، چشم انتظارشم.

++برنامه سفر دوتایی تنهایی چیدیم.

دیروز باز رفتیم باغ و چه خوب که رفتیم. کلی بازی و خنده و دلمون باز شد.

تصمیم جدید: نمیخوام به کارهام فک کنم. من به هفته بعد فکر نمیکنم. من فعلا در شنبه قرار دارررممم :)))))

نظرات 2 + ارسال نظر
نگاه پنج‌شنبه 7 شهریور 1398 ساعت 01:54 http://negahekohestan.blog.ir/

منم دارم خریدامو کنترل میکنم خیلی راضی هستم که چیزای اضافه رو حذف کردم از خرید:)
البته بابام فک کنم خیلی راضیتر باشه:))))

آفرین به ما. گاها مصرف گرایی بر ما غلبه میکند گاها ما به مصرف گرایی نه میگوییییییییم.
خدا شما رو برای هم نگه داره

پرستش چهارشنبه 6 شهریور 1398 ساعت 17:03 http://Parastesh18.blog.ir/

ای جــــان
ان شاالله که سفر ردیف بشه برید واقعا واسه تصفیه روحیه عالـــیه :)))

امسال برا مهر هیچ شوقی ندارم چون دیگه بچه مدرسه ای نیستم و یه پشت کنکوری تنبلم که هنوز وارد عمل نشدم برا خونـــدن

مرسی عزیزمممم. فدات شم.
عهههه چرا شروع نکردی؟مگه نمیخوای پزشکی؟کار دشواری در پیش داری و الآنشم دیر کرده ای عزیزجان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد