تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

کتاب

از هفته پیش که رفتم داده جمع کنم و بعد دیدم این 2 هفته تعطیلی داره و کلاسها تق و لق ه و دست نگه داشتم از 19 آبان دوباره از سر بگیرم تایمم آزاد شده.

آزاد برای اینکه بتونم باز هم روی اهدافم تمرکز کنم. بیشتر فرانسه بخونم، تصمیمم رومبنی بر مسلط شدن به نرم افزار spss محقق کنم! و قراره تا آخر سال مدرک ICDL 1و 2 رو بگیرم.

هنوز تو کتاب عشق سالهای وبا گیرم و به سختی دارم تمومش میکنم، دوستش نداشتممممم.

خواهرم یه هفته ست اومده. جمعه رفتیم باغ خاله م اینا یه جایی بود پر درخت و برگهای زرد و نارنجی، کلی عکس گرفتیم عکسای خوشگل.و فوتبال دستی بازی کردیم جاتون خالی.

بعدشم اونروز با خواهرم دوتایی رفتیم ناهار یه رستورانی که دوست داشتیم، همسری به سختی راضی شد و دلش نمیخواست برم! تازه بعد اینکه رفتم و ناهار رو خوردیم خواهرم میگه تو خیلی همسرت رو اولویت قرار دادی و بقیه رو میدی به پای اون!!!! اول اینکه خب حق دارمممم همسرمه، دوم اینکه باهاش رفتم ناهاررررررر اینو میگه!

خلاصه! خب خودم میدونم تا حدی که برای دیگران عجیبه مطیع هستم، اما اونها درون رابطه ما نیستن ببینن همسر هم مطیع منه، و این عشق بین ماست که این انرژی رو میده بهمون.

این یکی دو هفته یه جوری بود برام، یه جورایی بین زمین و آسمون بودم، چند وقت پیش رفتم یه وبلاگ قدیمی که مینوشتم سر زدم دیدم من گاهی اینطوری میشم، توصیفش برام سخته، شاید شما هم تجربه کردید، این حس که با کائنات در ارتباط مستقیم هستم و اون انرژی خیلی قوی کائنات در من در جریانه، اینکه یه حالت پرواز در راه رفتن دارم، اینکه وقتی پیاده برمیگردم خونه فقط لبخند میزنم و تمام سلول های بدنم در حال شکرگزاری هستن و اینکه هررررررر چیزی ممکنه، و هر اتفاق و هر آرزویی میتونه که برآورده بشه.

من از همسرم خیلییییی میپرسم که خب قراره چی کار کنیم؟و اون هم صبورانه بارها برنامه ها واهدافمون رو برام تکرار میکنه، اما وقتی میرم تو این فضا، دیگه نیازی به تکرار نیست، من حس میکنم تو آینده ای هستم که ساخته ایم، انگار در زمان حرکت کرده م و دارم میبینم که به اهدافمون رسیدیم.

و این نقطه اوج قانون جذبه!

+من و همسرم هم هرچندماهی یکبار یه مشکلی برامون پیش میاد، یه وقت فک نکنید همیشه حس و حال گل و بلبل و به قول امریکایی ها رنگین کمون و اسب شاخدار (Rainbows and unicorns) هستش!

اما ما از این بحران ها عبور میکنیم، در واقع خودمون رو عبور میدییییییییم! من حساسم و فک میکنم بعضی چیزا هرگز فراموشم نمیشه، اما بعد میبینم ارزشش رو نداره و به دست فراموشی میسپارمم! اونروزم تو همین فکرا رادیو گوش میدادم که یه گفته از حضرت امیر (ع) گفت که سخت نگیرید، خودتون رو سبک کنید، ناراحتی ها، گناه ها رو بذارید کنار...بذارید زمین تا بتونید پرواز کنید...

و من واااااااای داشتم پرواز میکردم چون همه چی رو رها کردم...هر ناراحتی و غصه ای رو...

+++یه کتاب هست اسمش رو نمیگم!!! میخوام برا خودم باشه، چون از اون کتابهاست که سالها پیش بر سر راهم قرار گرفت و یه جای عجیب دیدمش و خریدمش و حتی تو سایت Goodreads هم تعداد کسایی که خوندن خیلییییییی کمه! محسووووووس کمه! بعد من ریویوو نوشته بودم که خب این کتاب هم عجیب بود هم عالی بود و چه تو نوجوانی چه الآن لذت میبرم از خوندنش! امروز رفتم دیدم یه نویسنده دیگه اومده به ریویوو من کامنت داده و نوشته هیجان زده شده و این کتاب عجیب و جالبه! منم جواب دادم و.......آخرشم اضافه کردم که باعث افتخارمه که اومدن نظر دادن!! حالا مثلا انگار چیه

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام چهارشنبه 16 آبان 1397 ساعت 13:51

منم چند وقته دارم به این درسای قانون جذب که تو اینترنت هست گوش می دم
و واقعا دارم تغییر و تو روحیه ی خودم می بینم
و خوب خیلی خوشحالم که تو هم کلی در موردش صحبت می کنی
واقعیتش من قبل از این که تو رو بشناسم هم فیلم راز رو دیده بودم ولی بیشتر به عنوان یه فیلم بود برام
هیچ وقت سعی نکرده بودم به حرفاش عمل کنم
ولی الان با حرفای تو حتی از سطح اون فیلمه هم بالاتر رفتم و به متن ها و ویدئو ها در این باره رو دنبال می کنم
ممنونم دوست مهربونم

وااای آفریییییییییین! خیلی خیلی خوشحالم!
کل زندگی مون بر پایه همین حقیقته! آخه جالبه بدونی من از لحاظ مذهبی و اعتقادی هم بهش ایمان دارم، یعنی حس میکنم اینکه باید شکرگزار باشیم و به رحمت خدا امیدوار باشیم هم در همین راستاست، برا همین دو دستی چسبیدم بهش
خیلی خوشحالم امیدوارم هرروزت رنگین تر باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد