تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

مهرماه من

درسته که همیشه مهرماه یه بدبیاری برام داشته و چندین سال گذشته من مهرماه و آبان ماه برام اتفاق های ناگواری پیش اومده، از تصادف خواهرم سال 89 گرفته تا ...... خونریزی و جراحی مغزی که خودم سال 95 داشتم و عوارض ش و........

اما مهر ماه و پاییز همیشه برام عزیز بوده، چون در کنار این اتفاق های به ظاهر منفی من در همین فصل عزیز یاد گرفتم که قوی باشم و وقتی مشکلات رو با تحمل و مقاوت و صبر پشت سر میذاری یه اتفاق های عالی پیش روت هستن.

همسر دقیقا همین فصل شروع کرد به غیرمستقیم زیاد پیغام دادن و بعدشم مستقیم پیشنهاد ازدواج دادن......

همین فصل بوده که من همیشه سرم شلوغ کارهامه اما من عاشق اینم که سرم شلوغ باشه، پارسال 24 واحد تدریس داشتم اما هم به کارهای پروپوزالم رسیدم، هم با همسری خونه دیدم و دیدم تا اینکه خرید، و خودم جهیزیه خریدم.

یکی دو روز طول میکشه به اینکه هوا زود تاریک میشه عادت کنم اما همین باعث میشه که بیشتر به کارهات برسی.

از همه مهمتر اینکه پاییز همیشه زمان آهسته تر پیش میره، دقت کنید!

اولین پاییزیه که من و همسر خونه خودمون هستیم و خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم بخاطر نعمتهای بی کرانش.

+تولد من پنج شنبه ست، اما پریروز در یک عملیاتی زنگ زدیم فهمیدیم برادرشوهرم چهارشنبه میره دانشگاهشون و اینجا نخواهد بود، رفاه بودیم که تصمیم گرفتیم دیروز برام تولد بگیریم. سریییع خرید کردیم و اومدیم خونه بعد ناهار رفتیم برای تم تولد خرید کردیم و اومدیم همه میوه ها رو شستم و جابه جا کردم. دیروز صبحم همسری رفت کاهو خرید شستم کمی خشک شد خرد کردم، رفتیم کیک خریدیم با نون باگت. دوش گرفتم و سریع همه چی رو خرد کردم فلافل ها رو از فریزر درآوردم گذاشتم گرم شه، کالباس ها رو چیدم و قرار بود سالاد اولویه بدیم اما چون یه هویی شد به ساندویچ کالباس و فلافل اکتفا کردیم و البته سوووپ. خدا رو شکر که خونه مون تمیز بود وگرنه خیلی خسته میشدیم .خلاصه همه اومدن و کلی خوش گذشت جاتون خالی. پدر و مادر همسر و خواهر شوهری پول دادن. مامانم ساندویچ ساز که چندماه بود میخواست بخره برام. همسری هم که همون کوله رو که عاشقش شده بودم خریده بود. راستش تو این گرونی و ...خیلی عذاب وجدان گرفتم که انقدررر پول برای اون کوله خرج کرده اما خودش گفت که تولدته، باید شادان و خندان باشی، به هر قیمتی... حالا با این کوله انقدر شارژ میخوام برم دانشگاه و داده جمع کنم، کلی انرژی مثبت به این 3 ماه که میخوام داده هام رو جمع کنم و ایشالا سریع مقاله بفرستیم که مجوز دفاع بگیرم برا سال 98...

خدا رو شکر.

نظرات 2 + ارسال نظر
الهام پنج‌شنبه 5 مهر 1397 ساعت 09:53

تولدت مبارک باشه
همیشه شاد و سلامت و موفق باشی و به آرزوهای قشنگت برسی

مرسی عزیزممممم
تو هم همینطور الهام جونم

ترنم چهارشنبه 4 مهر 1397 ساعت 09:23

پاییز فصل خوشگلیه اما میتونه غمگین هم باشه
دلت همیشه شاد

مرسی عزیزم. شما هم شاد باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد