تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

تعطیلات تغییرات

برعکس هفته قبل عید که من خسته بودم، این یه هفته انقدررررر شارژ شدم خدا رو شکر! اولا که همسری به خواب فراوان و استراحت شدید در ایام تغطیلات عید معتقده و حتی میگه مطمئن باش یه سال الکی میگم مسافرتیم و فقططططططططططط میخوابیم

دوما اینکه اصلا یادم نمیاد چرا اینقدر کم آشپزی کردم! شایدم یکم به کارها عادت کردم و شایدم چون کلاسها نیست خسته نمیشم! نمیدونم!

(البته خواهری اینا اومدن دیار و با مامان اینا دعوت کردیم خونه مون و همسری هم که گفت اصلاااا خودت رو خسته نکن از بیرون میگیرم قیافه من در خفا: که 2 وعده با اون غذا رفت، یه وعده هم مهمون خواهر اینا بودیم همین! وااا!!!)دیشبم پیتزا پختم جاتون خالی ترش شد! رو قارچها زیاد آبلیمو ریختم کاملا طعم گرفتن

با همسری یه برنامه اهداف سال 97 یادداشت کردیم، اهداف جداگانه و اهداف باهم! اهداف بنده کار روی رساله و چاپ مقاله و خواندن حداقل 6 کتاب در سال جدید و تموم کردن فرانسه لامصب و گرفتن ICDL1 , 2 هستش. حالا من میخواستم بنویسم مدرک آیلتس یا تافلمون رو هم بگیریم که برنامه ریزی خارج رفتنمون هم پیش ببریم که دیدم واقعا غیر منطقیه و من با این همه کار نمیتونم.

اهداف همسری هم که مال خودشه شاید نخواد بنویسم

باهم هم میخوایم حتما بریم پیاده روی و باشگاه و کارهای بیزینسی باهم و .......

فردا راه میفتیم سمت شمال، اصلا باورم نمیشه که این سفر رو خواهیم رفت(ایشالا البته) چون اولا من شاید یه بار تو عمرم با ماشین خودمون سفر کردم؛ همیشههه با هواپیما گاهی قطار، تهران هم گاهی اتوبوس، این اولین تجربه واقعی من با ماشینه!اونم با همسر!! اونم شمااال!!

نمیدونم چرا با وجود این همه کار و کلاسهای کانون که قراره از هفته بعد شروع بشه و کلاسهای خودمون و رساله و ......... احساس میکنم امسال یه سال عالی خواهد بود، همش تصورم یه تصور رنگارنگ و پر ستاره از امساله، خدا رو شکر که همسر رو دارم، الآن میفهمم تنهایی واقعا سخته، دغدغه هات رو میدی یه نفر دیگه برات به دوش میکشه و میگه نگران نباش .... البته اخلاق همسری خیلی مهمه، بعضیا سخت میگیرن. نکنید این کار رو، زندگی کوتاهتون رو با گیر دادن ها خراب نکنید، ما از لحظاتمون لذت میبریم و همش میخندیم و بعد دعواها یادمون میره چی بود چی شد و به قول همسری من از خواب که بیدار میشم رفرش میشه مغزم از دعوای دیروز چیزی یادم نمیاد! (بماند که همسری در آرامش و سکوت میشینه و من بالا پایین میپرم میرم اتاق درمیام از اتاق و حرفایی میزنم که نباید!!! ناراضی ام در این مورد از خودم شدیددددد و باید تو این سال جدید این بداخلاقیم رو بذارم کنار و زندگیمون رو خراب نکنم) انشاله...

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام پنج‌شنبه 9 فروردین 1397 ساعت 23:37

چند تا هدف مشترک داریم برای سال جدید
مقاله و زبان فرانسه و کتاب
ایشالا سفر خیلی خیلی خوبی داشته باشی عزیز دلم
چقدر خوبه از تجربیاتت می نویسی
من واقعا خیلی دوست دارم
و خوب یادم میگیرم ازت
ممنونم

فدات شم منم از شما یاد میگیرم،
خوشحالم که دوست داری عزیزممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد