تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

پرنده خوشبختی

و من همچنان در حال تعبیر خوابی هستم که سالها پیش دیدم، دیدم که مردم تو صفهایی تو خیابون در حرکتند و پرنده هایی در آسمان در حال پرواز در همان صفها... و مردم در تقلای گرفتن یکی از پرنده ها...من از همه جا بی خبر قاطی صف میشم و یه پرنده میاد پایین و بدون تلاش من برای گرفتنش خودش رو میندازه بغل من! نگاههای متعجب مردم+غبطه و حسرت و حسادت تو چشماشون... و من پرنده م رو بغل میکنم و میرم دنبال قفس براش که نگهش دارم...

صبح مامان گفت پرنده خوشبختی بود که اومد بغلت...

من باز هم موفق شدم! قبول شدم! از آزمون عملی هم قبول شدم و نمیدونم خدا رو چطور شکر کنم!

چند روزی تهران بودم و خواهرم رو دیدم، دوست قدیمیم رو دیدم و رفتیم رستورانشون ناهار خوردیم...بعد رفتم خونه دخترخاله و 4 روز باهاش بودم...

روز دوم مسموم شدم و....!!!!! شایدم از این ویروسا اما بهرحال...عملیات موفقیت آمیز بود و با اینکه یه دنیا کلاس کنسل کردم it was totally worth it

فک کنم بیستمین تعبیر خواب قشنگم بود...البته با اینکه تعبیر مامان قشنگ بود اما خودم روی اینکه پرنده موفقیت بود و اون صفها هم صندلی های آزمونهای مختلف بود تمرکز کردم و همیشه خودم رو موفق میبینم!

دوستم هم موفق شد و قبول شد و قبل اجرای آزمون عملیمون میگفت تو خیلی خوبی استرس نداری و انرژی مثبت میدی و من میگفتم ما نتونیم کی میتونه؟!!

+تصمیم گرفته ام خیلیییییی خوب باشم! خوبم! میخوام بهتر باشم...میخوام همیشه به حرف همسرم گوش بدم! هرچی گفت بگم چشم و خودم رو در جریان باهاش بودن رها کنم...نمیخوام خودم رو درگیر چیزی کنم و میخوام فقط لبخند رو لبام باشه...

میخوام با کسی درگیر نشم و با کسی بحث نکنم، اوقات خودم رو تلخ نکنم و فقط شاد باشم...

انشاله خدای مهربون هم کمکم میکنه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد