وبلاگ نویسی خیلی خوبه! من هربار میام میبینم با فروان احساست چیزی نوشتم و الآن دیگه اون حس ها رو ندارم!
اون نوشته رو بولتن مشاوره عالی اثر کرده!
میام مینویسم و واقعااا تخلیه احساسات میشه!
دیروز رفتیم شیرآلات و روشویی و اینا دیدیم، یه دور دیگه آشیانه عشقمون رو بررسی کردیم که چی چجوری خواهد بود. عااشق ویوی آشیانه مون هستم! طبقه 5 هستیم که در واقع طبقه 6 محسوب میشه و از پنچره پذیرایی که نیگا میکنی تا دوردست ها خونه ای نیست که مانع دید ما بشه و عالیه. تازه فهمیدم به مقدار زیادی خود همسری داره عجله میکنه، و توضیحاتی داد که چرا تعلل نمیکنه و.....
+چند وقتی هست که consciously دارم روی کنترل خشمم کار میکنم! هربار نفس عمیق میکشم و میگم عههه عههه داری وارد لوپ خشم میشی و بجای ورود به باتلاق خشم خودم رو عقب میکشم و لبخند میزنم، عالیه!
++اخیرا هرکار خوبی که میکنم حس های عجیب دارم! انگار مغزم شدیدا حسابگر شده و سریع انرژی مثبت میده بهم! با قرآن خوندن و صلوات و .... حس حفظ کردن لغات جدید بهم دست میده و حس اینکه با این کارها دارم کیف اخرویم رو پر میکنم خیلی خوبه! من نماز و روزه و اینجور کارهای واجب رو خیلی توشه محسوب نمیکنم چون حس میکنم یه جورایی وظیفه ست و نمره اضافی ندارن اما قرآن و ذکر و صلوات و خلوت ها با خدای مهربون واقعا روح رو جلا میدن و حس خوب بعد گریه رو به آدم میدن...