تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

انتظارات و عادات

گاهی واقعا بعضی کارها باعث میشن بهشون عادت کنیم و متوجه نشیم که چقدر سطح انتظاراتمون بالا رفته!

وقتی یه نفر یه کاری رو هرروز برامون انجام میده و تکرار میشه کم کم انتظار ما تکرار همیشگیه اون کاره و اگه روزی اون خواسته مون برآورد نشه شاید طلبکار هم بشیم درحالیکه اون شخص با تکرار کارش باعث شده ما حس طلبکارانه بهمون دست بده!

من کم دچار این حالت میشم اما خب گاها بعضی کارها انتظاراتی در من ایجاد میکنه نه صرفا بخاطر تکرار بلکه چون حس میکنم طرفم باید حس مسئولیتی نسبت به اون کار داشته باشه.

+امروز زود رسیدم دانشگاه و یه 15-20 دقیقه ای قبل کلاسم تایم داشتم که رفتم کلاس خودمون برای کلاس دانشگاه دیگه فردام مطالعه کنم دیدم ورودی ها دارن امتحان میان ترم میدن! یعنی این استاد راهنمای من هرروز سخت گیر تر از دیروز میشه! بعد جلوی بولتن فرهنگی مشاوره وایستادم و دیدم مطالب جالبی چسبوندن! راجع به تخلیه ناراحتی ها با روش نوشتن واینکه درسته که لحظه نوشتن ممکنه ناراحتی یا خشم یا حالا هر حسی مضاعف بشه اما در طولانی مدت اثرات مثبتی داره و بهتره تمام حسهای منفی مون رو بنویسیم خودآگاهیمون هم بیشتر میشه! حالا من دارم مینویسم که ....

++دور از چشم همسری از ساعت 5-8:26 دقیقه خوابیده ام!!!!! و این میتونه برای امشبی که فردا صبح باید 5 بیدار شم و تا 8 در حال تدریسم و باید زود بخوابم خیلی بد باشه! همسری هی میگه اینطوری نخواب گوش نمیدم

+++همسری یکمی رفته تو غار...هرچند تو غار بودنش هم جذابیت داره...

+مامان اینا میخوان برن مشهد!!!!! در حالیکه تو این 2 ماه اخیر مامان 25 روز نبوده و کاملا مشخصه من در حال حاضر در چه وضعیتی هستم!(از پست های پر از غرغر اخیرم کاملا مبرهنه!) و امروز که رفتم از استاد راهنمام یه سوالی بپرسم گفت سریع بنویس پروپوزالت رو تموم شه چون میخوان شورا تشکیل بدن تایید کنن! و استادم میترسه من عقب بمونم. یعنی من که فردا کلا نیستم، 5شنبه و جمعه تا 2 کلاسم، شنبه صبح تا ساعت 12+4-6 کلاس، فقط 4 شنبه و 2 تا بعدازظهر پر از خستگی وقت دارم پروپوزال رو تموم کنم که بعدازظهر ها مامان نیست و خب مشخصه که قطعا میتونم بگم اون بعد ازظهر ها هیچی!!!!!!

یعنی زندگی آکادمیک من هییییییچ تاثیر روی برنامه های اینا نمیذاره! و همیشه تو پیک کاری من روتنها گذاشته اند!

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام چهارشنبه 1 آذر 1396 ساعت 00:35 http://ellie123445.blogsky.com/

منم وقتی ناراحتم حتما باید بنویسم وگرنه اون موضوع و صد بار تو ذهنم بالا پایین می کنم

خوب اون بعدازظهرها اگه به خاطر آشپزی و اینا وقتت گرفته میشه چند روز غذای حاضری بخورید تا پروپوزال تو تصویب بشه بعد باز به زندگی عادی برگردید
شاید حرفم مناسب نباشه ولی تو باید نشون بدی وقت نداری تا اطرافیان بفهمن این موضوع رو
تو هی داری مقاومت میکنی و بعدش ناراحت و عصبانی میشی
می دونم حرفم مارموزانه اس ولی تا نشون ندی با رفتارت که وقت نداری هیچ اتفاقی نمی افته
و مطمئن باش شام و اینا سبک باشه برای سلامتی هم مفیده

موفق باشی دوست من

به تعویق انداختن سفرشون رو! هفته بعد میرن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد