تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد
تکرار زندگی های من

تکرار زندگی های من

در اقیانوس زندگی، رها همچون ماهی کوچولوی شاد

مرگ از آنچه درآینه میبینید به شما نزدیکتر است...

باورم نمیشه که به همین راحتی کسی بمیره!!!

باورم نمیشه راحت تبدیل بشی به یه جوان ناکامی که با یک اشتباه در کسری از ثانیه جونت رو از دست بدی!

تمیز کردن تفنگ شکاری همانا و شلیک شدن گلوله همانا و با عزرائیل همراه شدن همانا...

رنگ از چهره مادر و پدرم پرید...

فک نکنم بیشتر از 34 سالش بوده باشه...

و تازه فهمیدم چقدررررر دلم میخواست قبل از این اتفاق میفهمید همه ما چقدرررر دوستش داشتیم...

امشب خاک شده و در قبر به سر خواهد برد و من اینجا موسیقی گوش میدم و تکالیفم رو انجام میدم! چقدر جالب و چقدر مسخره در عین حال!

عکس العملم به مرگش مثل همیشه ست...تکرارگی عکس العمل من! گاهی اشک گاهی نه! انکار نیست نه! اما قبول حقیقت مرگ همیشه برام راحت بوده...از مادربزرگم گرفته تا همین....

یادت باشه...کسری از ثانیه...

une momento

زندگی جدید؟!!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.